مدال رنگی BlogAndPostTi تیر 93 - ...هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


...هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است

یه جایی وا3 آروم شدن، حداقل برای خودم!

الآن فقط خواستم بنویسم برای یه کمی سرگرم شدن شایدم چیز دیگه ای.... نمی دونم! 

دلم کمی فقط کمی حرف جدی می خواهد با یک عدد دوست...! درباره دوستی هامون و اینکه ما همیشه وقتی تصمیم به حرف جدی می گیریم مسخره تر از همیشه تموم میشه! دلم از اون حرف جدیا نمی خواد دلم از اون حرف جدیایی می خواد ک فقط دوتایی باشه و یک جفت گوش شنوا و کسی ک تائید کنه بعضی چیزارو... و منم بعضی چیزای اون دوست رو! 

اصن می خوام بزنم زیر میز ...! من دلم کودکی ها رو می خواد.... اون روزایی که اصن به حرف جدی فکر نمی کردی! اصلا دلم می خواد تاپ بخورم و برم اون بالا بالا ها.... باد ب صورتم بخوره و قند توی دلم آب بشه.... و بخندم و بخندم و بخندم! 

دلم می خواد اون قدری کوچیک باشم که هر جا دلم خواست بدوئم هر جا دلم خواست حرف بزنم هر جا دلم خواست بخندم با صدای بلند....

بعله دلمان برای یک عدد خنده شیرین کودکانه تنگ شده یه خنده از ته دل با صدای بلند ک به گوش همه برسه اون قدری ک بعضیا بیان وا3 سرزنش.... مهمه مگه؟!

بعضی وقت ها باید کودک شد با وجود 15 ساله بودن! بعضی وقتا باید بادبادک هوا کرد و بادکنک باد کرد بعضی وقتا باید فشفشه روشن کرد محض شادی تولد ها.... نه از این شمعای جدیدی ک اومده و اصنم مثله تولدای 10 سال پیش نیست....

15 سال گذشت... عمریه وا3 خودش...15 سال و 3 ماه و چند روز ... کاش می شد برگشت عقب و دوباره اون شیرینی هارو چشید.... دوباره اون جوری خندید .... دوباره اون جوری دوئید.... الآنم هم خنده داریم هم دوئیدن و هم خیلی چیزای دیگه! اما اونا ک اون موقع ها بود اصن یه چیز دیگه بود ... یه دنیای دیگه....

کاش می شد کودکی ها رو صدا کرد بلند صداش زد و اون هم بلند جوابتو بده و بگه ک من همین جا ام درست کنارت....! اما خب نیست... تموم شده....

یادمه روز کودک وقتی پیش دبستانی بودم بابام یه کتاب شعر واسم خرید.... چه قدر خوشحال شدم چه قدر ذوق کردم!

آخی .... بعضی وقتا فکر می کنم من اصن اون قدی بودم؟!؟! 

زود گذشت خیلی زود! 

 

کودکی ها 

پ.ن: آخی... حباب بازی.... ینی گند میزدیم ب همه جا با اون حبابا! مسابقه اینکه هر کی حبابش بزرگ تر شد داشتیم.... دلم خواااست.... هم حباب بازی هم از این مسابقه ها....

این بود کودکی ها......


نوشته شده در دوشنبه 93/4/16ساعت 1:2 صبح توسط me:D| نظرات ()

خدا گوید: تو ای زیباتر از خورشید زیبایم

تو ای والا ترین مهمان دنیایم

بدان آغوش من باز است

شروع کن...

یک قدم با تو

تمام گام های مانده اش با من... 

ماه خدا 

پ.ن: اینم از ماه رمضون امسال ... التماس دعا خیلی زیاد...

خدایا این ماه رمضون مثله بقیه ماه رمضونا واسمون شیرین باشه... مثله عسل...:)


نوشته شده در شنبه 93/4/7ساعت 11:0 عصر توسط me:D| نظرات ()

       



      قالب ساز آنلاین