...هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است
یه جایی وا3 آروم شدن، حداقل برای خودم!
آنه ...!تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت، وقتی روشنی چشم هایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات از تنهایی معصومانه دست هایت آیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایت و در گیر و دار ملال آور زندگی ات حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟ آنه... ! اکنون آمده ام تا دست هایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری در آبی بی کران زیبایی ها به پرواز درآیی و اینک آنه...! شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو
پ.ن: دلم خیلی خیلی آنی شرلی می خواد...
نوشته شده در چهارشنبه 93/1/27ساعت
11:32 عصر توسط me:D| نظرات ()
قالب ساز آنلاین |